آرای دیوان عالی کشور

تحقق شروع به قتل عمدی در فرض ارتکاب رفتار نوعا کشنده

دادگاه باتوجه محل اصابت تیر به شاکی و جراحات وارده به وی عمل متهم را با استناد به بند (ب) ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ( صرف نظر از وجود یا عدم وجود قصد قتل ) نوعا کشنده تشخیص داده، نتیجتا اتهام ایشان شروع به قتل عمدی تشخیص داده می شود.
نمونه آرای دیوان عالی کشور

شماره دادنامه قطعی : – تاریخ دادنامه قطعی : 1398/07/16

پیام: دادگاه باتوجه محل اصابت تیر به شاکی و جراحات وارده به وی عمل متهم را با استناد به بند (ب) ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ( صرف نظر از وجود یا عدم وجود قصد قتل ) نوعا کشنده تشخیص داده، نتیجتا اتهام ایشان شروع به قتل عمدی تشخیص داده می شود.

رأی خلاصه جریان پرونده

خلاصه جریان پرونده:

حسب محتویات پرونده کلانتری ۱۱ شهرستان *طی گزارشی اعلام نموده که مورخ ۸۴/۱/۲۴ شخصی به هویت ن. ل. فرزند م. ا. مورد اصابت گلوله از سوی فردی بنام ع. ر. فرزند ح. ع. قرار گرفته و مصدوم در *بستری شده است. سازمان *در نظریه مورخ ۸۴/۱۱/۳۱ خود صدمات وارده را چنین اعلام نموده است: ۱ جراحت ابروی چپ که در گواهی قبل به آن اشاره شده ( جراحت به نظر حدود پنج میلیمتر روی ناحیه میانی ابروی چپ ) و همراه با شکستگی سقف کاسه چشم ، آسیب پرده های مغزی و له شدگی مختصر نسج مغز در لوب پیشانی و گیجگاهی ( کانتوژن ) بوده است. ( دامنه ) ۲ تخلیه کامل مرکز چشم چپ نامبرده تحت عمل جراحی باز کردن جمجمه ( کرانیکوتومی ) و خارج کردن قطعات گلوله از داخل آن قرار گرفته است. طول درمان از زمان حدوث به مدت دو ماه تعیین می گردد. معاینه مجدد لازم است. ص ۳۲ شاکی مصدوم در شرح شکایت خود اظهار داشته در تاریخ ۱۳۸۴/۱/۲۴ در *جاده ساحلی عبور می کردم بروم منزل دوستم با خودرو نیسان بودم پیاده شدم از خودرو فاصله گرفتم ناگهان شخصی بنام ع. ر. فرزند ح. ع. از یک دستگاه خودرو پیاده شد و مرا صدا زد و گفت بیا اینجا که من ایستادم نزدیک من آمد و گفت شما از پدرم بدلیل اختلافی که بر سر ملک داشته اید شکایت کرده اید و بلافاصله سلاح کمری را در آورد و دو تیر به قسمت چپ سرم خالی کرد و مجروح شدم و او فرار کرد به زمین افتادم چند نفر عبوری مرا به بیمارستان بردند. از ضارب شاکی ام و تقاضای رسیدگی و اعزام به سازمان *دارم. ص ۲۵ پس از انجام تحقیقات در دادسرای عمومی و انقلاب *و صدور کیفرخواست غیابی ( بلحاظ متواری بودن متهم ) در مورد ع. ر. و پدرش ع. ر. بعنوان ایراد ضرب و جرح از طریق شلیک با اسلحه غیر مجاز و اخلال در نظم و حمل سلاح غیر مجاز و ع. ر. بعنوان معاونت در ایراد ضرب و جرح پرونده به دادگاه کیفری استان *ارجاع شده است. شاکی بشرح برگ ۲۹۲ پرونده بعلت اینکه بر اثر اصابت گلوله یک چشم خود را از دست داده است. تقاضای قصاص نموده است. رییس محترم دادگاه کیفری استان بشرح برگ ۳۳۰ در مورد امکان و عدم امکان قصاص از سازمان *خواسته است. تا از نظر تخصصی و مماثلت اظهار نظر نمایند موضوع در سازمان *در تاریخ ۸۶/۸/۲ مطرح شده و کمیسیون با حضور ۵ پزشک تشکیل گردیده و اعلام نموده اند: با عنایت به عدم امکان برقراری تساوی در ایجاد صدمات و همچنین خطرات احتمالی جانی از نظر سازمان *امکان قصاص عضو متهم با توجه به نوع صدمه و جراحت وجود ندارد. ص ۳۳۱ وکیل شاکی با تقدیم لایحه ای با توجه به نظریه کمیسیون ۵ نفره سازمان *در خصوص عدم امکان قصاص تقاضای ارجاع امر به کمیسیون بالاتر جهت اظهار نظر در مورد قصاص متهم را نموده است. ص ۳۸۰ سازمان *قانونی استان *بشرح نظریه مورخ ۹۴/۸/۳۰ در خصوص صدمات وارده به آقای ن. ل. اعلام نموده نامبرده علاوه بر صدمات اعلام شده قبلی دچار کاهش حدت بینایی در چشم راست ( دید اصلاح شده چهار دهم ) ناشی از آسیب عصب باصره ای و قابل انتساب به صدمات وارده در سال ۸۴ نیز شده است.همچنین عارضه پوکی استخوان ثانویه به درمان دارویی جهت اختلال تشنجی حادث شده است. ۲ با عنایت به شرح فوق ارش عارضه پوکی استخوان به میزان پنج درصد دیه کامل انسان تعیین می گردد و نقص بینایی حاصله در چشم راست نامبرده به میزان بیست درصد از دید کامل یک چشم سالم می باشد. ص ۴۸۷ اقای ا. ق. وکیل شاکی در لایحه ای که تقدیم نموده مرقوم داشته طی مذاکراتی که موکل با سازمان *بصورت شفاهی داشته از طرف کمیسیون اعلام گردیده که امکان قصاص به این صورت که صرفا منجر به کوری چشم متهم گردد. وجود دارد. بنحوی که عوارضی نداشته باشد و موکل در همین حد که متهم نابینا شود. راضی می شود و از دادگاه درخواست نموده از کمیسیون استعلام گردد. دادگاه کیفری ۲ *بشرح برگ ۴۸۹ از کمیسیون استعلام نموده است و در پاسخ سازمان *بشرح برگ ۴۹۲ مورخ ۹۵/۱/۱۵ اعلام نموده از پزشکی در صورت اقدام به نابینا کردن چشم متهم در مقام قصاص احتمال ایجاد عوارض و ضایعات بالقوه خطیر دیگری نیز وجود دارد. شاکی در جلسه ۹۳/۱۱/۲۳ دادگاه کیفری ۲ *مدعی بوده که بر اثر اصابت گلوله به چشم وی توان مقاربت و نزدیکی را از دست داده است. لذا به سازمان *معرفی شده که نتیجه سازمان *مورخ ۹۵/۹/۲۳ بدین شرح است: حسب بررسی نتیجه سونوگرافی داپلو رنگی کاورنوزال و نظریه مشورتی متخصص اورولوژی نامبرده دچار نارسایی عروقی در ناحیه الت تناسلی می باشد. که با توجه به نوع و محل صدمات اولیه ارتباط آن با حادثه مورد نظر احراز نگردید.و ادعای وی مبنی بر از دست دادن توانایی جنسی در اثر صدمات حادثه سال ۸۴ احراز نمی گردد. ص ۵۴۸. متهم ع. ر. فرزند ع. که به مدت ۱۱ سال از وقوع جرم متواری و در کشور *بوده مورخ ۹۵/۵/۳۱ در دادگاه کیفری ۲ حاضر و اظهار داشته من تا سال ۸۴ در *مغازه داشتم مدت ۵ سال بدلیل اینکه کارم رونق نداشت به *نرفتم و بصورت غیر قانونی از کشور خارج شدم و به *رفتم و جذب گروهک ضد انقلاب بنام خبات شدم که از احزاب معاند نظام جمهوری اسلامی ایران است. مدت ۶ سال در *بودم بعد توبه کردم برگشتم در مورد خروج غیر قانونی در شعبه *در این رابطه و در مورد عضویت گروهک پرونده دارم. که با قرار وثیقه آزاد هستم و اما در مورد اتهام های ایراد ضرب و جرح عمدی با اسلحه شکاری غیر مجاز نسبت به شاکی و اخلال در نظم و حمل و نگهداری سلاح غیر مجاز قبول ندارم. من با شاکی اختلافی نداشتم و من او را نزدم و سلاح غیر مجاز حمل نکردم و من در *نبودم و حاضرم با شهود شاکی و یا خودش مواجهه حضوری داشته باشم و اگر ثابت شد حاضرم مجازات شوم. ص ۵۲۰ اخرین جلسه دادگاه در تاریخ ۹۵/۱۱/۱۹ دادگاه خطاب به شاکی نموده مبنی بر اینکه متهم منکر اتهام انتسابی است.چه می گویی؟ شاکی اظهار داشته اولا شهود تایید کرده اند که متهم قبل از حادثه تهدید کرده بود و پس از حادثه همه جا پیچیده بود و شایع شده بود که ن. ل. را عطای لطفی زده است. ( به وی شلیک کرده است ) و لذا پس از وقوع حادثه متواری شده است.بعلاوه وقتی متهم پیدا شد چندین نفر را برای رضایت گرفتن واسطه کرده است. شاکی در ادامه می گوید من حاضرم قسم بخورم متهم اظهار داشته قبول ندارم. من در عمرم یکبار با شاکی برخورد داشتم و هیچ با شاکی دعوا نداشته ام خطاب به متهم آیا حاضری قسم بخوری؟ متهم در پاسخ اظهار داشته خیر من هیچ وقت قسم نمی خورم. دادگاه خطاب به شاکی آیا حاضرید به قرآن قسم بخوری؟ بله حاضرم در ادامه شاکی پس از وضو گرفتن و زیارت قرآن اظهار داشته به این کلام اله مجید قسم می خورم که آقای ر. چشم مرا با شلیک تیر کورد کرد و به ناحق مرا زد ص ۵۶۵. در پایان رسیدگی دادگاه بموجب دادنامه شماره *۹۵/۱۲/۴ اینچنین رای داده است:

درخصوص اتهام آقای ع. ر. فرزند ع. دایر بر ضرب و جرح عمدی منجر به از بین رفتن چشم چپ شاکی و اخلال در نظم عمومی و بیم تجری مرتکب و اتهام آقای ع. ر. دایر بر معاونت در ایراد ضرب و جرح عمدی منجر به از بین رفتن چشم چپ شاکی و اخلال در نظم عمومی و بیم تجری مرتکب موضوع شکایت آقای ن. ل. با وکالت خانم ز. ا. و آقای ا. ق. دادگاه با توجه به تحقیقات صورت گرفته توسط مراجع انتظامی و دادسرای محترم با صدور کیفرخواست و شهادت شهود مختلف در خصوص وجود اختلاف قبلی متهمین با شاکی و تهدیدات قبلی ع. ر. و رویت ع. ر. در محل ساعاتی قبل از وقوع جنایت و تلاش خانواده متهم برای اخذ رضایت شاکی بعد از وقوع جنایت، ملاحظه گواهی های سازمان *شاکی و متواری شدن طولانی مدت متهم پس از مجروحیت شاکی و دفاعیات بلاوجه متهم پس از حضور، کشف فشنگ کالیبر ۱۲ در منزل متهمین و اقرار متهم ع. ر. به وجود اختلاف ملکی با شاکی و نگهداری اسلحه؛ دادگاه با توجه محل اصابت تیر به شاکی و جراحات وارده به وی عمل متهم را با استناد به بند ب ماده ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ( صرفنظر از وجود یا عدم وجود قصد قتل ) نوعا کشنده تشخیص داده و مستندا به ماده ۲۸۰ قانون آیین دادرسی کیفری ضمن اصلاح عنوان اتهام آقای ع. ر. از ضرب و جرح عمدی منجر به از بین رفتن چشم چپ به شروع به قتل عمدی منجر به از بین رفتن چشم چپ شاکی که مطابق گواهی سازمان *امکان قصاص وجود ندارد. ( ص ۳۳۱ ) بزه انتسابی به متهم را قابل انتساب تشخیص داده و از بابت حیثیت عمومی جرم با استناد به مواد۶۱۳ و ۶۱۴قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و ۵۵۹ و۷۰۹۳۹۳ و ۳۹۴ و ۷۱۵ و ماده ۱۲۲ قانون مجازات اسلامی مصوب۱۳۹۲ بارعایت مقررات ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی در باب تعدد جرم آقای ع. ر. را بابت شروع به قتل عمدی به ده سال حبس تعزیری و بابت اخلال در نظم ناشی از بین بردن چشم شاکی که امکان قصاص وجود ندارد. به پنج سال حبس محکوم می نماید و متذکر می شود از مجازاتهای فوق فقط مجازات اشد ( ده سال حبس ) قابل اجرا است و آقای ع. ر. را نیز به تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم نموده و از بابت حیثیت خصوصی جرم آقای ع. ر. را به پرداخت ۱ یک دوم دیه کامل بابت از بین بردن چشم چپ ۲ پنج درصد دیه کامل بابت ارش عارضه پوکی استخوان ۳ بیست درصد از یک دوم دیه کامل بابت نقص بینایی حاصله در چشم راست۴ چهار درصد دیه کامل بابت ارش ناشی از کاهش حس بویایی ( هیپوسمی ) ۵ هشتاد درصد دیه کامل بابت ارش ناشی از وجود ساچمه در نسج مغز و خطر تشنج و احتمال تشکیل آبسه و لرزش دست راست ۶ پانزده درصد دیه کامل بابت ارش ناشی از کاهش شنوایی گوش سمت چپ ۷ ده درصد دیه کامل بابت ارش نقص زیبایی ایجاد شده در چشم چپ در حق شاکی که باید ظرف یک سال از تاریخ ورود صدمات به مورخه ۲۴/۱/ ۱۳۸۴ پرداخت شود. محکوم و اعلام می نماید. رای صادره ظرف مدت بیست روز قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم محترم تجدیدنظر *می باشد.

دادگاه پس از صدور رای فوق مبادرت به رای اصلاحی شماره *۹۶/۱/۲۱ بشرح آتی نموده است: رای اصلاحی: در خصوص درخواست آقای ن. ل. با وکالت آقای ا. ق. جهت اصلاح رای شماره *۹۵/۱۲/۴ این دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده دو مورد وجود سهو قلم در دادنامه صادره فوق را احراز نموده و مستندا به ماده ۳۸۱ قانون آیین دادرسی کیفری با حفظ تمامی مندرجات رای فوق در سطر ۱۶ رای صادره اسم قید شده از ع. ر. به ع. ر. اصلاح می شود و نیز با توجه به دیه تعیین شده بابت ارش نسج مغز در بند ۵ دادنامه فوق الذکر پرداخت یک سوم دیه کامل بابت جراحت دامنه که درگواهی پزشکی مورخه ۱۳۸۴/۱/۳۱ به آن تصریح شده به دیات تعیین شده اضافه می شود. تسلیم رای تصحیحی بدون رای اصلاحی ممنوع می باشد. … ص ۶۰۲

پس از ابلاغ دادنامه آقای و. ا. ل. ب. لت از آقایان ع. ر. و ع. ر. نسبت به رای صادره اعتراض و پرونده جهت رسیدگی به شعبه *ارجاع شده است و شعبه مرجوع الیه برابر دادنامه صادره بشماره *مورخ ۹۷/۳/۸ با استدلال مندرج در متن رای خود را صالح به رسیدگی ندانسته و دادگاه کیفری یک استان را صالح دانسته و با نقض دادنامه معترض عنه پرونده به شعبه *ارجاع شده است.

دادگاه مورخ ۹۷/۱۲/۵ با حضور نماینده دادستان و متهمان و وکیل خود و شاکی و وکیل وی تشکیل شده است و پس از رسیدگی بشرح صورتجلسه پیوست ( برگهای ۶۳۹ ۶۴۵ ) بموجب دادنامه شماره *۹۷/۱۲/۸ اینچنین رای داده است:

در خصوص اتهام انتسابی به آقای ع. ر. فرزند ع. با وکالت تعیینی ولی الله ل. دایر بر ایراد صدمه بدنی عمدی نسبت به آقای ن. ل. فرزند م. با وکالت تعیینی ا. ق. به واسطه شلیک گلوله با اسلحه ساچمه زنی به سمت شاکی در مورخه ۱۳۸۴/۰۱/۲۴ ( صرفا حیثیت خصوصی بزه منتسبه و جنبه حق الناسی ان ) ، دادگاه در توجه به اوراق پرونده و شکایت شاکی علیه متهم و معرفی وی بعنوان ضارب خودش و اقرار پدر متهم بنام ع. ر. به وجود اختلافات قبلی با شاکی و متواری شدن متهم ع. ر. به مدت ۱۲ سال از زمان ارتکاب جرم تا زمان دستگیری وی و وجود گواهی های پزشکی متعدد صادره برای شاکی و کشف گلوله ساچمه ای در منزل پدر متهم ع. ر. پس از وقوع جنایت و رویت و مشاهده متهم ع. ر. در محل وقوع جنایت ساعاتی قبل از آن، فلذا جملگی امارات و قرائن احصایی صدرالاشاره را موجب احراز و حدوث لوث دانسته در ادامه با صدور قرار اتیان قسم، از متهم و وکیل وی درخواست اقامه دلیل بر نفی اتهام نموده که دلیلی اقامه نشده سپس از شاکی درخواست اتیان قسم نمود که در این رابطه شاکی نظر به میزان دیات متعلقه و با نصاب شرعیه و قانونی قسم یاد نمود که ضارب وی متهم ع. ر. می باشد. که با عنایت به مراتب فوق اتهام انتسابی نسبت به متهم را وارد و ثابت تشخیص ، مستندا به مواد ۱۶۰ ۲۸۹ ۳۱۲ ۳۱۴ ۳۱۶ ۳۱۷ ۴۵۲ ۴۴۸ ۴۴۹ ۴۵۴ ۴۵۶ ۴۶۲ ۴۸۸ ۴۹۲ ۵۸۷ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ حکم بر محکومیت متهم را به پرداخت: ۱ نصف دیه کامله از بابت کوری و نابینایی کامل چشم چپ ۲ پنج صدم از دیه کامله از بابت ارش عارضه پوکی استخوان ۳ بیست درصد از نصف دیه کامله زا بابت نقص بینایی در چشم راست ۴ چهار درصد از دیه کامله از بابت ارش ناشی از کاهش حس بینایی ۵ هشتاد درصد از دیه کامله از بابت ارش ناشی از وجود ساچمه در نسج مغز و خطر تشنج و احتمال تشکیل ابسه و لرزش دست راست ۶ پانزده صدم از دیه کامله از بابت ارش ناشی از کاهش شنوایی گوش سمت چپ ۷ ده صدم از دیه کامله از بابت ارش نقص زیبایی ایجاد شده در چشم چپ شاکی و در حق ایشان را صادر و اعلام می دارد. فاما در خصوص حیثیت عمومی بزه ایراد صدمه بدنی عمدی و نیز شروع به قتل عمدی و اخلال در نظم عمومی منتسبه به متهم ع. ر. و همچنین اتهامات انتسابی به پدرش آقای ع. ر. فرزند م. دایر بر معاونت در کلیه جرایم صدرالاشاره ملاحظه می گردد. بزه های منتسبه به متهمین همچنان که فوقا اشاره گردید. در تاریخ ۱۳۸۴/۰۱/۲۴ واقع گردیده اند، همچنین با مداقه در مواد استنادی مربوط به جرایم معنونه ملاحظه می گردد. بزه شروع به قتل عمد و جنبه عمومی ایراد صدمه بدنی از درجه ۵ و بزه های دیگر از درجه ۶ می باشند که با توجه به زمان وقوع بزه جملگی مشمول مرور زمان موضوع ماده ۱۰۵ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ می گردند. با عنایت به مراتب فوق قرار موقوفی تعقیب متهمین در موارد اتهامی مارالبیان را صادر و اعلام می دارد. رای صادره حضوری بوده و مستندا به ماده ۴۲۷ از قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و تبصره ۲ ذیل ان ظرف مهلت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور می باشد.

دادگاه صادر کننده دادنامه شماره *۹۷/۱۲/۸ طی دادنامه اصلاحی بشرح اتی رای داده است:

رای اصلاحی:

نظر به اینکه در دادنامه صادره از این دادگاه بشماره *در خصوص دو فقره صدمه مشتمل بر دامیه در ابروی چپ و دامنه ( شکستگی سقف کاسه چشم ) شاکی ن. ل. فرزند م. ا. سهوا از سوی این دادگاه اظهار نظر نگردیده است و مورد اعتراض شاکی و وکیلش قرار گرفته است بدین وسیله در راستای ماده ۳۸۱ از قانون آیین دادرسی کیفری و همچنین ماده ۷۰۹ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ حکم بر محکومیت متهم ع. ر. فرزند ع. را به پرداخت دو صدم از دیه کامله از بابت زخم دامیه و همچنین یک سوم از دیه کامله از بابت زخم دامنه را صادر و اعلام می دارد و بدین وسیله مبادرت به اصلاح دادنامه صدر الاشاره از حیث دیات محکوم علیهم می نماید. این دادنامه اصلاحی بهمراه دادنامه فوق الذکر قابل اعتنا و احرای بوده و بهمراه دادنامه موصوف قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد. ص ۶۵۶ پس از ابلاغ دادنامه آقای ا. ق. ب.لت از ن. ل. با تقدیم لایحه ای نسبت به رای صادره فرجام خواهی کرده و در خصوص شمول مرور زمان بالنسبه به اتهامات شروع به قتل و جنبه عمومی جرم و موارد دیگری از دادنامه ایراداتی وارد دانسته است همچنین آقای و. ا. ل. ب. لت از محکوم علیه با تقدیم لایحه ای نسبت به رای صادره فرجام خواهی کرده پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع شده است.

هیات شعبه در تاریخ فوق تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای س. ا. ط. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای ح. ر. دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر اینکه: تقاضای رد فرجام خواهی و ابرام دادنامه را دارم در خصوص دادنامه شماره *۹۷/۱۲/۸ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

رای

فرجام خواهی آقای و. ا. ل. ب. لت از آقای ع. ر. فرزند ع. نسبت به دادنامه شماره *مورخ ۹۵/۴/۵ و رای اصلاحی *مورخ ۹۷/۱۲/۲۱ صادره از شعبه *موضوع شکایت آقای ن. ل. فرزند ا. که بموجب آن نامبرده از جهت کور نمودن یک چشم شاکی با شلیک تیر به پرداخت نصف دیه کامله مرد مسلمان و چهار درصد دیه کامل بابت ارش ناشی از کاهش حس بینایی و پنج درصد دیه کامل بابت ارش پوکی استخوان و بیست درصد دیه کامل بابت نقص بینایی چشم راست و هشتاد درصد دیه کامل بابت ارش ناشی از وجود ساچمه در نسج مغز و خطر تشنج و احتمال تشکیل ابسه و لرزش دست پانزده صدم دیه کامل بابت ارش ناشی از کاهش شنوایی گوش سمت چپ ده صدم از دیه کامل بابت ارش نقص زیبایی ایجاد شده در چشم چپ شاکی در حق شاکی محکوم شده است. موجه نبوده و با مقررات قانونی فرجام خواهی انطباقی ندارد و دادنامه فرجام خواسته با ملاحظه محتویات پرونده و قرائن روشن دال بر بزه ارتکابی توسط محکوم و از جمله متواری شدن به *و پیوستن به گروهک ضد انقلاب اسلامی و قسم نخوردن و با ملاحظه قسم و سوگند شاکی پس از استنکاف متهم از ادای سوگند مفاد دادنامه صادره مباینتی با موازین قانونی و شرعی ندارد و در فرایند رسیدگی هم اصول آیین دادرسی و ترتیبات رسیدگی رعایت گردیده است و در لایحه وکیل محکوم فرجام خواه نیز دلیلی که موجب نقض و رسیدگی مجدد گردد. مشاهده نمی شود. همچنین فرجام خواهی وکلای شاکی نیز در خصوص رای صادره با ملاحظه مفاد لایحه تقدیمی آنان در مجموع دلیلی که موجب نقض و رسیدگی مجدد گردد. ملاحظه نمی گردد و بنابراین فرجام خواهی هیچیک قابل پذیرش نبوده و ضمن رد فرجام خواهی وکلای شاکی و محکوم علیه مستندا به بند الف ماده ۴۶۹ قانون ایین دادرسی کیفری عینا دادنامه را ابرام می نماید.

رییس: س. ا. ط. مستشار: ا. ف.

منبع: سامانه ملی آرای قضایی

آخرین آرای دیوان عالی کشور